محمد علم ایزدیار: حلقاتی در دولت افغانستان از طالبان حمایت میکنند/15.3.2016محمد علم ایزدیار نمایندة مردم پنجشیر در مجلس سنای افغانستان است. او چند دوره معاون نخست مجلس سنا بوده است. ایزدیار از فعالان مطرح سیاسی در کابل محسوب میشود. این فعال سیاسی باور دارد که حلقاتی در درون دولت افغانستان بهگونة مستقیم و غیرمستقیم از طالبان حمایت میکنند و زمینة انتقال ناامنی به کشورهای آسیای میانه را فراهم میسازند. افغانستان.رو در خصوص پیچیدهگی وضعیت سیاسی – امنیتی افغانستان، با آقای ایزدیار به گفتوگو پرداخته است.
افغانستان.رو: سپاس جناب آقای ایزدیار از اینکه فرصت این مصاحبه را در اختیار افغانستان.رو قرار دادید. ما در شرایطی با شما به گفتوگو میپردازیم که وضعیت امنیتی کشور به شکل بیپیشینهیی بحرانی شده است. برخی از رهبران سیاسی افغانستان و فرماندهان نیروهای امنیتی، بهار پیشرو را "خونین و طاقتفرسا" خواندهاند، نگاه شما به عنوان یک عضو شورای ملی افغانستان و یک فعال سیاسی نسبت به وضعیت پیشرو چیست؟
این نگرانی همگانی است. از جهات مختلف تشویش داریم، چون با بحران مواجه هستیم. بهرغم حضور چهارده سالۀ امریکا، ناتو و در مجموع جامعۀ جهانی و با وجود حمایتها و کمکهای این کشورها از افغانستان، ما توفیقاتی چندانی نداشتهایم.
دلیل عمده این بود که جامعه بینالمللی صداقت لازم را در مبارزه با ترویسم نداشته و در منطقه هم کشورهایی از تروریسم حمایت کردند و اکنون هم به حمایتهایشان از دهشتافگنی ادامه میدهند.
در داخل افغانستان هم متأسفانه یک ارادۀ سیاسی واقعی برای مبارزه با طالب و تروریسم وجود نداشت و دچار پراکندهگی بودیم و چند دسته عمل میشد.
از لحاظ اقتصادی هم با وجود کمک صدها میلیونی به افغانستان، به زیربنا نپرداختیم؛ تولیدات داخلی را بالا نبردیم. کمکها بیرویه و بدون درنظرداشت نیازها و واقعیتهای افغانستان و به خواست کمککنندههای خارجی، به مصرف رسید. پروژههای زیربنایی راهاندازی نشد که کار میآفرید و سطح تولیدات داخلی را بالا میبرد.
دولت هیچ برنامه و استراتژی برای بهبود وضعیت اقتصادی افغانستان نداشت. نبود امنیت یکی از دلایل بسیار عمدۀ فرار سرمایه از افغانستان بوده است. به همین دلیل، سرمایهگذاران هم حاضر به سرمایه گذاری نیستند. بحران اقتصادی و امنیتی، بیکاری هزاران جوان را به دنبال داشته و آنان را مجبور به بیرون رفتن از کشور ساخته است. آنهم متأسفانه کادرها و تحصیلیافتههای ما به بیرون از کشور میروند.
از لحاظ اجتماعی هم ثبات نداریم. در طول 30 سال گذشته چندقومیبودن افغانستان هم پراکندهگی و اختلافات را افزایش بخشید. از منافع ملی یک تعریف واحد وجود ندارد که ما بتوانیم بر اساس آن مردم را دور یک محور جمع کنیم.
این مسأله روی اوضاع سیاسی هم تأثیر کرده است. ما اکنون به دلیل همین اختلافات، ثبات سیاسی نداریم.
حکومت وحدت ملی که اکثریت چهرهها و نخبهها را با خود دارد، تصور میشد که بتواند برای بیرون رفت از وضعیت، کاری را انجام بدهد؛ اما اختلافات و زدوبندها و نپرداختن به تعهداتیکه رهبران دولت داشتند، موجب شده که روحیۀ همکاری و کار مشترک میان آنان وجود نداشته باشد. در تمام زمینهها نگرانی جدی داریم. امیدواریم جامعۀ جهانی در این برهه، افغانستان را تنها نگذارد.
افغانستان.رو: آقای ایزدیار از یکسو جامعة جهانی را متهم به دو رویی میکنید و از سوی دیگر، خواهان ادامۀ حضور آنها در افغانستان هستید. جامعۀ جهانی در چه زمینههایی با افغانستان صادقانه رفتار نکرده است؟
نخست در زمینۀ برخورد با طالبان و تروریستان، رفتار دوگانه داشتهاند. اگر جامعة جهانی و به ویژه امریکا میخواست که طالبان را از میان بردارد، قادر به این کار بود. چون امکانات لازم را در این زمینه داشتند. امریکا اگر از حمایت مالی و سیاسی پاکستان دست بردارد و بر این کشور فشار لازم آورد و مراکز طالبان را در مناطق قبایلی پاکستان از بین ببرد، ما شاهد وضعیت مثبت در افغانستان خواهیم بود.
افغانستان.رو: چرا ایالات متحدۀ امریکا با وجود اینکه میداند مراکز تروریسم کجاست و نقطهضعفها را در مبارزه با تروریسم در چهارده سال گذشته دریافته است، اما در سیاست خویش در مقابله با تروریسم و طالبان تغییری نیاورده است؟
متأسفانه چنین است. اما آنها باید متوجه عواقب بیتوجهیشان باشند. عواقب خطر گسترش افراطگرایی و تروریسم متوجه امریکا، اروپا و کشورهای همپیمانشان در منطقه است. تروریسم جهان را تهدید میکند و افغانستان و پاکستان بستری برای نطفهگذاری، نشو و نما و تختۀ خیزی برای گسترش فعالیتهایشان به طرف اروپا و امریکاست. مواد مخدر و تروریسم جامعة بینالمللی را تهدید میکند. این کشورها باید متوجه عمق خطر شوند. از تجربۀ گذشتۀ خویش استفاده کنند و صداقت لازم را در مبارزه با تروریسم به وجود آورند.
نقطۀ دیگریکه باید به آن توجه شود و ما بار بار آن را در شورا مطرح کردهایم، توجه به همکاریهای منطقهیی است. کشورهای کلان منطقه از جمله فدراتیف روسیه، هندوستان، ایران و آسیایمیانه باید در پروسۀ مبارزه با تروریسم بیشتر دخیل شوند و نقش داده شوند. کشورهای منطقه همچنان در پروسۀ مصالحه هم میتوانند به عنوان ناظر، واسطه و به عنوان همسایه سهیم شوند.
امیدواریم جامعۀ بینالمللی از روسیه در همسایگی ما گرفته تا کشورهای اروپایی و امریکا در یک هماهنگی عمل کنند تا با پدیدۀ تروریسم مبارزۀ مؤثر صورت گیرد.
افغانستان.رو: اشارهیی به سهیمساختن کشورهای منطقه در مذاکرات صلح داشتید. این درحالی است که اخیراً چنددوره مذاکرات چهارجانبه دربارۀ صلح افغانستان برگزار شد. در این مذاکرات کشورهای تأثیرگذار منطقه سهم و نقشی نداشتهاند. به نظر شما چه دلایلی سبب شده است که این کشورها از این مذاکرات به دور نگه داشته شوند؟
یکی از دلایل سیاستهای کلان امریکا در برابر کشور روسیه و برخی از کشورهای دیگر منطقه است. به دلیل همین رقابتها واشنگتن خواسته پای این کشورها در قضیۀ صلح افغانستان دخیل نباشد.
دوم روسیه میراثدار شوروی سابق است. این مسأله با توجه به پیشینۀ اتحاد شوروی شاید در قضیة به دور نگه داشتن این کشور دخیل باشد.
البته گذشت زمان، مختلشدن اوضاع و افزایش خطر تروریسم در منطقه، نقشآفرینی کشورهای منطقه را در پروسۀ صلح اجتنابناپذیر میسازد. کشورها باید در این زمینه همسو بازی کنند. زیرا وضعیت از 14 و 20 سال پیش تغییر کرده است. مردم افغانستان هم آمادهگی دارند که کشورهای منطقه در فرایند گفتوگوها و مذاکرات نقش بازی کنند.
جامعۀ بینالمللی هم پی برده است که بدون سهم و همکاری کشورهای مؤثر منطقه نمیتوانند در افغانستان صلح و ثبات پایدار را تأمین کنند. بر این اساس، حضور و نقش کشورهای منطقه در قضیۀ صلح و جنگ افغانستان الزامی است.
افغانستان.رو: برخی تحلیلهایی وجود دارد که در دولت افغانستان ارادهیی برای جذب همکاری کشورهای منطقه وجود ندارد؛ باور شما در این خصوص چیست و کشورهای منطقه و سازمانهای مهم منطقهیی از جمله امنیتجمعی و شانگهای برای حل و فصل بحران کنونی در افغانستان چه کاری میتوانند کنند؟
دقیق چنین است. دولت افغانستان دچار زدوبندهای داخلی است. دولت تصمیم واحد در زمینۀ سیاست خارجی ندارد. در دولت حامدکرزی هم در زمینة سیاست خارجی چند موقف وجود داشت. رییسجمهور یک موقف داشت، مشاور شورای امنیت ملی و وزیر خارجهاش موقف دیگری. در حکومت وحدت ملی هم تصمیم واحد وجود ندارد. اکنون حلقات جانبداری هستند که خواهان بازیکردن نقش کشورهای منطقه در مبارزه با تروریسم، مذاکره با مخالفان مسلح و مبارزه با موادمخدر نیستند.
دربارۀ اینکه سازمانهای منطقهیی چه کاری در زمینۀ تأمین صلح در افغانستان کرده میتوانند، باید گفت که برخی از این کشورها میتوانند نقش سازنده بازی کنند. چین با توجه به نفوذی که بر اسلامآباد و اختلافی که با هند دارد، میتواند هم لحاظ سیاسی و هم به لحاظ اقتصادی نقش بازی کند. به همین ترتیب، کنفرانس شانگهای از لحاظ اقتصادی و امنیتی میتواند نقش بازی کند و همکاری نماید.
در همۀ کشورهای منطقه از هند، پاکستان و ایران گرفته تا چین و روسیه و کشورهای آسیای میانه، زمینۀ گسترش و رشد افراطگرایی وجود دارد. زیان اصلی متوجه این کشورهاست. بناً امکانات لازم برای مبارزه با هراسافگنی در اختیار این کشورها وجود دارد و باید نقش خویش را به گونهییکه لازم است، ایفا کنند.
ما بارها خواستار عضویت دایم افغانستان در سازمان شانگهای شدهایم. افغانستان باید از کشور سامع و ناظر در سازمان شانگهای به عنوان عضو این سازمان ارتقا یابد تا ما از مزایای شانگهای مستفید شویم. این یک ضرورت جدی مردم افغانستان است. فدراتیف روسیه در این زمینه علاقهمندی دارد. ما چندی پیش مذاکراتی با هیأت روسی داشتیم و یک بار دیگر خواستار عضویت دایم افغانستان در سازمان شانگهای شدیم.
ما به هیچ صورت نمیخواهیم افغانستان یک مرکز مخالفت برخی قدرتها با کشورهای منطقه باشد. ما خواستار این نیستیم که منافع کشورهای منطقه از آدرس افغانستان تهدید شود. ما میخواهیم که افغانستان مرکز تلاقی منافع کشورها باشد. باید همۀ کشورها منافع مشروع خویش را در چوکات تفاهمات و پرتکولهای قانونی جستوجو کنند، نه در سیاستهایی که موجب شک و تردید و بیاعتمادی در منطقه میگردد. با توجه به تجربیاتی که در 30 گذشته در منطقه داشتیم، همه باید یک بازنگری در سیاستهای خویش داشته باشند.
افغانستان.رو: پیشتر گزارشهایی به نشر رسیده بود که حلقاتی در دولت افغانستان نا امنی را به مرزهای کشورهای آسیایمیانه انتقال میدهند. باور شما به عنوان یک فعال سیاسی در این خصوص چیست؟ چگونه به یک بارهگی گروههایی که در شمال افغانستان فعال بودند، تقویت گردیدند و امروز به تهدید بزرگ تبدیل شدهاند؟
ما به همین دلیل میگوییم که باید یک مبارزۀ مشترک، همهگیر و پیگر با تروریسم در منطقه صورت گیرد. تروریستان با استفاده از ابزارهای مختلف خود را به مناطق سرحدی کشورهای آسیایمیانه رسانیدهاند. ممکن حلقاتی در درون دولت افغانستان با اینها همکاری کرده باشند. هرچند دولت افغانستان این موضوع را رد کرده است، اما ما میدانیم که به نحوی به گونۀ مستقیم و غیرمستقیم حمایتهایی از تروریستان صورت میگیرد. به این معنا که وقتی فشار بالای طالبان و گروههای تروریستی در بغلان و کندز و برخی مناطق دیگر بیشتر میشود، حلقاتی از داخل نظام به بهانة اینکه آنها به قوم خاصی تعلق دارند، مانع عملیات میشوند و از طالبان حمایت میکنند. این خود نوعی کمک و فرصتدادن به دشمن است. این فرصتدادن به طالبان و گروههای تروریستی به منظور تهدید امنیت آسیای میانه میباشد.
یک بعد دیگر مسأله به سیاستهای کلان جهانی بر میگردد که تلاش صورت میگیرد رقیبشان (روسیه) را تهدید کنند، خسته بسازند و قوتش را به تحلیل ببرند. سیاستهای کلانی در جریان است و با استفاده از پاکستان، طالبان و القاعده برای تضعیف کشورهای مشخص کار صورت میگیرد که هدف آخر انتقال گروههای تروریستی به آسیایمیانه و حوزة قفقاز میباشد که از آن طریق روسیه مصروف شود و نگران گردد. در چنین شرایطی، این کشورها منافع خویش را در جای دیگری از دنیا تأمین کنند.
امیدواریم کشورها به ابزار نامشروع استفاده از تروریسم که جهان را تهدید میکنند، متوسل نشوند. ما همیشه به کشور پاکستان گفتهایم که اگر منافع سیاسی و اقتصادی در افغانستان دارید، میتوانید از مجراهای مشروع و بر اساس یک سلسله قراردادها آن را به دست آورید. افغانستان به انتقال برق، انتقال گاز و انتقال کالاهای تجارتی زمینههای خوبی دارد که آسیای میانه را به جنوب آسیا و همچنان به چین وصل سازد. باید از این موقعیت جغرافیایی استفادة بهینه صورت گیرد. اما استفادة نامشروع از تروریسم تهدید کلان را متوجه همة کشورها به خصوص غرب میسازد. امیدواریم این کشورها در سیاستهای خویش تجدید نظر داشته باشند.
افغانستان.رو: آقای ایزدیار، همانطوریکه اشاره کردید، امریکا به دلیل منافع و رقابتیکه با روسیه دارد با استفاده از گروههای جنگجو در صدد تهدید آسیای میانه و روسیه است؛ اما حلقاتیکه در دولت افغانستان در این راستا تلاش میورزند، چه منافعی دارند؟
این حلقات اغلب ابزار قرار میگیرند. همچنان، بر اساس یک سلسله ذهنیتهای قومی دست به این کار میزنند. بدون اینکه متوجه عمق خطر باشند. در کنار این دو، ممکن است منافع مالی هم در این کار مطرح باشد.
افغانستان.رو: قرار بود مذاکرات رو در رو میان دولت افغانستان و طالبان در آغاز ماه مارچ صورت گیرد، اما به یک بارهگی این مذاکرات به تعویق افتید. همزمان با آن، صداهای متضادی در خصوص جنگ با طالبان از کابل بلند شد. رییس شورای عالی صلح جنگ با طالبان را غیر مفید و ناجایز دانست و اما رییس اجرایی و سیاف رهبر جهادی به شدت بر او تاختند و طالبان را مزدور بیگانه خواندند و جنگ با آنان را دفاع مقدس نام گذاشتند. این تضاد دیدگاهها از چه ناشی میشود و رییس شورای صلح بر چه اساسی چنین داوری میکند؟
صلح یک نیاز است و امیدوارم طالبان پی برده باشند که از راه جنگ نمیتوانند خواستهای خود را بر مردم افغانستان تحمیل کنند. بهانة جنگشان که حضور قوتهای خارجی در افغانستان بود، پایان یافته و خارجیها افغانستان را ترک گفتهاند. نقش پاکستان و امریکا میتواند در کشانیدن پای طالبان به گفتوگوها برازنده باشد. شما چند روز پیش دیدید که سرتاج عزیز مشاور امنیت ملی پاکستان گفت که ما بر طالبان نفوذ قابل توجه داریم. آنها باید از این نفوذشان استفاده کنند. چون همة رهبران طالبان در پاکستان هستند و از امکانات دولت اسلامآباد استفاده میکنند. امیدوارم این مذاکرات آغاز شود و به نتیجه بیانجامد و شاهد ختم جنگ و بحران در افغانستان باشیم. در این زمینه باید همة کشورها همکاری داشته باشند.
افغانستان.رو: در خصوص دیدگاههای رییس شورای عالی صلح افغانستان چه باوری دارید؟
دربارة اظهارات رییس شورای عالی صلح؛ او آمده تا میانجیگری کند و طرف مقابل را به مذاکره بکشاند و مجبور است چنین اظهاراتی داشته باشد.
افغانستان.رو: اما چنین اظهاراتی انگیزهکشی نیروهایی نمیتواند باشد که سالهاست با طالبان جنگیدهاند و قربانی دادهاند؟
دقیق است میتواند باشد. انگیزه را بار بار کشتهاند. امیدوارم رییس شورای عالی صلح هم متوجه حرفهای خودش باشد. هرچند انگیزه را در زمان آقای کرزی کشتند. وقتی کرزی طالبان را برادر خطاب میکرد و اشرف غنی مخالف سیاسی میگوید، انگیزه کشته میشود.
افغانستان.رو: سپاس جناب ایزدیار.
تشکر از شما هم.
افغان نیوز...
ما را در سایت افغان نیوز دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : استخدام کار afqan بازدید : 42 تاريخ : سه شنبه 25 اسفند 1394 ساعت: 13:30